(صنعت پولساز علمسازی)
آمریکاییها تمایل عجیبی به آگراندیسمان کردن هر چیز کوچک و جزئی دارند.
محض مثال یک نکته ی ساده را گرفته و حولش آنچنان تبلیغاتی راه میاندازند که گوش فلک کر شده و همه خیال میکنند که چه کشفی صورت گرفته است.
نکته هایی که از فرط پیش پا افتاده بودن، سایرین به سادگی از کنارشان عبور میکنند.
مثلا این نکته ی ساده که در هر جلسه ای اول فکر کرده، دوم گوش کرده و سپس حرف بزنیم را تبدیل به یک عبارت دهن پرکن کرده، یک اختصار از آن ساخته و آن را همچون شاخهای نوظهور از علم مدیریت! جا میزنند.
مثلاً مقالاتی نوشته و سمیناری به پا میکنند با عنوان:
Listening, Thinking & Talking Theory of Management
یا همان نظریه ی (LTT) در حوزه ی مدیریت که حولش تا مدتها گزافهگویی میشود و کار به جایی میرسد که هر کس اسم LTT به گوشش نخورده بیسوادی بیش نیست تا ایشان کتاب زرد و سمینار قهوه ای بفروشند.
اما این وظیفه ی ما فعالان فرهنگی و علمی است که گول این صنعت علمسازی را نخورده و خام این تبلیغات رسانهای نشویم.
این دست اقدامات علم نیست بلکه بهانه کردن علم برای پولسازی است که گویا از جمله هنرهای آمریکایی قلمداد می شود.
بهترین مقاله ای که تا حالا خوندم
پرده برداشته واقعا
جرئت میخواست
آفرین مرد