دی داد

موقعیت:
/
/
برگه 11

بی محبتی (078-011)

در سوراخ هواکش هود آشپزخانه ی من گنجشک ها لانه کرده اند. از ابتدای بهار بشکل پررفت و آمدی به درون لوله ی هواکش آمده و لانه را ساختند و اکنون نیز تعدادشان بیشتر شده است. من خود شخصا نگران آن ها بوده و همواره مراقبم که کسی هود را روشن نکند و آسیبی به آن ها وارد نیاید.

خودقربانی پنداری (077-011)

در یک بوستان خوش آب و هوا نشسته و در حال مطالعه بودم که در جریان مکالمه ی طولانی مدت و پُرسروصدای یک شهروند گرامی قرار گرفتم. او یک ساعت به جدل تلفنی خود ادامه داد و من علیرغم تلاشم برای حفظ تمرکز بر کاری که انجام می دادم، بشکل ناخواسته ای حرف های او را نیز می شنیدم. تمام مکالمه ی او در متهم کردن دیگران خلاصه می شد.

تبعات کامیابی (076-011)

هنگامیکه کسی در مسیر تعالی به پیش رفته و به جایگاه های خوبی نایل می آید، آنگاه قطعا مورد حسادت اطرافیان قرار خواهد گرفت و این حسد از سمت اطرافیان چیزی نیست جز طبیعت آدمی. در این احوال، فرد موفق بشدت احساس تنهایی کرده و در نزد خود، خویشتن را از بابت موفقیت خویش سرزنش خواهد نمود؛ اما این رویکرد نادرست است. او باید به افراد حسود حق داده و مطمئن باشد که اگر در جایگاه ایشان بود احتمالا همین رفتار از خودش نیز سر می زد. از این رو لازم است که بتواند با آنان همذات پنداری کرده و ایشان را درک کند. این مسئله کار چندان سختی نیست.

طعمِ توت، گوجه سبز و گیلاس (075-011)

اواخر فصل بهار برای من یعنی بوی درختان توت، گوجه سبز و گیلاس. بوی این درختان و مزه ی این میوه ها. مزه هایی نوبرانه پر از خاطرات ریز و درشت از دوران کودکی و نوجوانی. فصل امتحانات پایان سال و دل پیچه های گاه و بیگاه از سرِ افراط در خوردن میوه ها. هنوز هم در آغاز میانسالی، فصل بهار برای من خود را در این بوها و طعم ها به اوج رسانده و پایان می دهد. برگ درخشان درختان به همراه شکوفه هایی سپید و یا رنگی؛ این است جهان و مابقی همه اختراعات ما.

تمدن (074-011)

گونه ی آدمی قریب به دویست هزار سال است که بر روی کره ی زمین زندگی می کند. این گونه اگرچه انسان هوشمند نامیده می شود (ضمن داشتن تقسیم بندی های گوناگونی چون انسان هوشمند ابزارساز، غارنشین، کوچ نشین، یکجانشین و نهایتا اجتماعی و شهرنشین) اما زندگی چنین انسانی تا قریب به ده هزار سال قبل چندان انسانی و هوشمند نبوده بلکه بیشتر شبیه به زندگی سایر حیوانات بوده است.

افسوس پیران (073-011)

دیروز که برای پیاده روی به بوستان محلی رفته بودم تصادفا با پیرمردی 81 ساله آشنا شدم که بسیار خوش بیان و دوست داشتنی بود. او که از راه رفتن خسته شده بود در کنار من بر روی نیمکت فلزی پارک نشست تا که نفسی تازه کند. صحبت هایی عمومی رد و بدل شد و سپس خودش داوطلبانه شروع کرد به تعریف نمودن ماجراهایی از زندگی شخصی اش.

رویه های اشتباه (072-011)

پیش می آید که ندانیم چه درست است و ما بهتر است که چه کاری انجام دهیم، این خودش معظلی بزرگ است؛ اما در عمده ی موارد می دانیم که چه درست است، اما متاسفانه در عمل نمی توانیم که بدآن چیز درست پایبندی نشان دهیم. این مسئله ریشه در ضعف اراده در وهله ی نخست و رویه های اشتباه در وهله ی ثانی دارد.

شالوده شکنی (071-011)

در رویکردهای پساساختارگرایانه ی فلسفی (بویژه فلسفه ی قاره ای با خاستگاه کشور فرانسه در قرن بیستم و حتی بیست و یکم) با اندیشه های شفافی روبرو نیستیم و احتمالا خود فیلسوفان نیز قادر نبوده اند بفهمند که فردی مثل دِریدا دقیقا چه گفته است.

دانا نمی داند (070-011)

در حرکت بر روی محیط یک دایره، بطور اعجاب انگیزی نقطه ی آغازین حرکت ما همان نقطه ی پایانی است: نقطه ی آغازین منطبق بر نقطه ی پایانی است. در اینجا ما با یک پارادوکس مواجه هستیم: آغاز = پایان. این پارادوکس را در جنبه های بسیار زیادی از فکر و زندگی انسان می توان دید.

جبران خسارت ها (069-011)

کسی از اطرافیان یک جفت کفش گران قیمت از خارج از کشور خریده بود اما در خرید خود دقت نکرده و کفش بطور واضحی یکی، دو شماره از پایش کوچکتر بود. در ابتدا او بمجرد آگاه شدن از این رویداد، شروع کرد به انکار این مسئله و اینکه مثلا این کفش را می توان با جوراب نازک (و یا حتی بدون جوراب!) صبح ها براحتی به پا کرد زیرا که صبح ها پای آدم کوچکتر است!