دی داد

موقعیت:
/
/
برگه 28

آب و هوای بارانی (179-010)

چند سال قبل یک هنرمند شرقی اقدام به ارایه ی اثری هنری نموده بود که در آن به تفاوت مردمان مغرب زمین و مشرق زمین بشکل هنرمندانه ای پرداخته بود. یکی از این تفاوت ها در رابطه با واکنش مردمان این خطه ها از جهان به وضعیت آب و هوا بود. از نظر او مردمان غرب در روزهای بارانی غمگین بوده و در روزهای آفتابی خوشحال هستند. برعکسِ آن ها، مردم شرقی در روزهای بارانی خوشحال و در روزهای آفتابی غمگین اند.

یک احمق و خانه ی کذایی اش (178-010)

در حال حاضر «موکش آمبانی» ثروتمندترین فرد آسیاست. او به همراه خانواده اش در یک خانه ی کذایی تقریبا دو میلیارد دلاری در بمبئی هند ساکن است. خانه ی او پس از کاخ باکینگهام، گران ترین خانه ی جهان است. توجه کنید. اینجا لندن نیست.

سخنرانی (177-010)

چند سال پیش یکی از برندگان جایزه ی نوبل، جایزه را پذیرفت اما از شرکت در جلسه ی سخنرانی اش در بنیاد نوبل به مناسبت این دستاورد سترگ سر باز زد.

تکنیک معنابخشی (176-010)

چند روز پیش صبح هنگام با صدای گوشخراش آژیر دزدگیر یک خودرو که در نزدیکی ساختمان ما پارک شده بود، از خواب بیدار شدم. هنگامیکه این صدای نابهنجار آن هم در آن وقت صبح به گوش فرد می رسد، حالتی از عصبانیت و تشویش در وی رقم می خورد. خوشبختانه در اکثر مواقع این صدا مدت زمان زیادی به درازا نیانجامیده و صاحب خودرو آن را ساکت می کند اما ماجرای آن روز صبح بغرنج تر از این حرف ها بود.

آژان دو شانژ (175-010)

«آژان دو شانژ» یعنی عامل تغییر. صدالبته که تغییر مثبت در این ارتباط مدنظر من است. اگرچه تغییراتی با خروجی منفی نیز تغییر هستند اما بدیهتا هر زمان سخن از تغییر به میان آید، منظور تغییری در راستای بهتر شدن و مثبت تر قلمداد شدن اوضاع است. تغییر مثبت آن قِسم تغییری است که سیستم را در وضعیت سازگارتری با محیط خویش قرار دهد.

دیرِکت / کورِکت (174-010)

رودربایستی در خلال ارتباطات عمیق و معنادارِ انسان ها یک آفت کُشنده است. در رابطه بهتر است بنحوی عمل شود که طرفین خیلی مستقیم و روراست و همچنین صحیح و صادقانه حرف دل خود را به یکدیگر بگویند. این استراتژی که اسم آن را « دیرِکت / کورِکت» می گذاریم در ابتدای امر اندکی بر هم زننده ی احساس آرامش و امنیت فکری طرفین رابطه است، اما در طولانی مدت به رابطه قوام و استحکام زیادی می بخشد.

مسخ شدگان (173-010)

در یکی، دو سال اخیر، پدیده ای در تهران رایج شده است که فکر نمی کردم اینقدر پا بگیرد، اما متاسفانه روز به روز در حال گسترش است.

مسئله ی شر و آینده ی انسانیت (170-010)

پدیده ای وجود دارد تحت عنوان «دارک وِب» یا وِب تاریک که گویا اشاره کننده به اینترنتی غیررسمی در موازات با شبکه ی گسترده ی جهانی یا همان www خودمان است.

غاز مُردنی (169-010)

یک دستکش ظرفشویی صورتی رنگ با قیمتی گزاف (مثلا برای پوست های حساس و ساخت خارج)؛ اشتباهی بود که در حین خرید به آن مرتکب شدم. برای من که خرید اجناس باکیفیت ایرانی یک ارزش است، این اشتباه چندان خوشایند به نظر نمی رسد. البته هنگامی متوجه این خطا شدم که کار از کار گذشته بود و جنس را با خود (قاطی کل خریدهایم) از فروشگاه خارج کرده بودم.

فایت کلاب: روانشناسی و سینما (168-010)

بالاخره پس از مدت ها وقت کردم که فیلم «فایت کلاب» را در خلال دو جلسه در یکی، دو روز گذشته تماشا کنم. این فیلم یکی از بحث برانگیزترین فیلم های دهه ی نود سینمای هالیوود است. اگرچه خشونت در فیلم های هالیوودی از آن جهت که بسیار به جنبه های زیبایی شناختی اش پرداخته شده، برخلاف سایر سینماهای جهان، چندان واقعی و باورپذیر جلوه نمی کند؛ اما سطح بالای خشونت در این فیلم مرا نسبتا دل زده کرد.