دی داد

موقعیت:
/
/
برگه 16

هنر اجتناب (019-011)

وقتی به قصه ی زندگی انسان ها گوش می دهم، در می یابم که همگی شان در زندگی رنج های بسیاری را تحمل نموده اند. رنج ها و مشقت هایی که پس از گذشتن شان عمده ی مردمان به نالازم و بیخودی بودن آن ها اعتراف می کنند. گویا ما آدمیان قربانی رنج های نالازم در زندگی هستیم. رنج هایی که بعضا از سر اشتباهات خود ما به وجود می آیند و نتیجه شان تا مدت هایی مدید احساس می شود و شاید از جایی به بعد کار چندانی نیز در رابطه شان نتوان انجام داد.

گزینش تنهایی (018-011)

اگر کسی نتواند که از تنهایی خود لذت برد، آنگاه از هیچ جمعی نیز لذت نخواد برد زیرا که بودنش در جمع ها از سر فرار از خویشتن است و آنکس که از خویشتن فرار می کند، برای کسی جذاب نخواهد بود. انسان محکوم به تنهایی است و دیر یا زود لازم است که مهارت کنار آمدن با آن را بیاموزد.

ارزش حیات اصیل (017-011)

جایزه ی نوبل اختراع انسان هاست. دانشگاه کِیمبریج و نفس فارغ التحصیلی از آن اختراع انسان هاست. پول و موقعیت اجتماعی اختراع انسان هاست. خیلی چیزهای دیگری هم که شاید برای عموم مردم جذاب باشند، اختراع انسان ها هستند. چیزهایی که ما اختراع کرده ایم نبایستی که در جایگاهی قرار بگیرند که ما خوشی، آرامش و شادی خود را به آن ها منوط کنیم.

تنوع (016-011)

تنوع با معنی عام آن برای همگان مفهومی آشنا و جاافتاده است، از این رو در اینجا وقت خود را به توضیح آن اختصاص نخواهم داد. تنوع نقش بسیار مهمی در مسئله ی سلامت روان ایفا می کند. بدون تنوع جریان زندگی به جریانی کسالت بار مبدل شده و از سر این تبدیل آسیب های جدی به رواندرستی فرد وارد خواهد آمد.

ایران سیلابی (015-011)

این روزها ایران درگیر سیلاب هاست. میزان بارش در چند هفته ی گذشته به نسبت تمامی دوران های قبل بی سابقه بوده است. بنا بر دلایل گوناگون، خسارت های این سیلاب های اخیر بسیار بسیار بیشتر از آن چیزی است که در شرایط اصولی بتوان انتظارش را داشت. سوای تمامی این قبیل تحلیل ها آنچه که از نظر انسانی ذهن مرا به خود مشغول داشته است، غم افرادی است که خود و یا زندگی شان دستخوش ویرانی قرار گرفته است.

کهکشانی در ماهی تابه (014-011)

امروز آزمایش ساده اما مهمی به انجام رساندم که از نتیجه ی آن بشکل نظری مطلع بودم اما این تمایل را داشتم که نتیجه را در عمل نیز شاهد باشم. همانطور که گفتم آزمایش مزبور، آزمایش ساده ای است.

فوبیا (013-011)

در علم روانشناسی «فوبیا» واژه ی سنگینی است و برای قماشی از ترس های غیرمنطقی فلج کننده استفاده می شود. مُراد از عبارت فلج کننده «فلج حسی – حرکتی» نیست، بلکه دلالت کننده بر نوعی استرس است که سبب می شود عملکرد فرد در مواجهه با چیزها و یا موقعیت های خاص اُفت جدی کند.

رواندرستی و شادی (012-011)

در ابتدای بحث یک مثال عامیانه می زنم تا اکثر خوانندگان به جان مطلب پی ببرند. اگر کسی پول داشته باشد اما شاد نباشد یک فرد شکست خورده است، اما در عوض اگر کسی شاد باشد، اما پول نداشته باشد؛ یک فرد کامیاب خواهد بود. حال خوب روانی ما یا آن چیزی که من آن را رواندرستی (سلامت روان) می نامم از مهمترین دارایی های ما قلمداد می شود. رواندرستی همچون تندرستی یک نعمت بی قیمت است.

در باب علیت و وضعیت بدیهی آن (011-011)

برای ما که تماما بشکل علی به جهان نگاه می کنیم، جهانِ بدون علیت ایده ای فهم ناپذیر است، اما دیر یا زود به این مسئله پی خواهیم برد که علیت واقعیت ندارد. من در نوشتارهای گوناگونی به این مسئله پرداخته ام که علیت در جهان وجود ندارد بلکه کیفیت علی چیزی است که ذهن آدمی به جهان بیرون از خود می بخشد.

همذات پنداری (010-011)

فروید در آراء روانکاوانه ی خود از مفهومی پرده بر می دارد که در زبان انگلیسی آن را Identification می نامیم. این عبارت در زبان فارسی به همزادپنداری ترجمه شده است و منظور از آن تلاش ناخودآگاه فرد در تبدیل شدن و یا شبیه شدن به افرادی است که ایشان را «مورد تایید» خود دارد.